وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
 






وظيفه‌حكومت در تضمين امنيت در جنبه‌هاي مختلف زندگي اشخاص و توجه به مصالح جامعه با ابزار قانون، به ويژه قانون جزا اعمال مي‌گردد و مباحث مرتبط با حقوق جزا به لحاظ مباني كلان آن، ايجاب مي‌نمايد مقنن در تدوين قانون مجازات با شالوده‌هاي فكري و سياست‌هاي منبعث از آن همراه گردد.


ادامه مطلب
[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۴ ] [ 11:27 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

یک کارشناس حقوق عمومی نیز در خصوص حق شهروندان در استفاده از وکیل و الزامات آن می‌گوید: در بند ۳ بخشنامه ریاست محترم قوه قضاییه در مورد احترام به آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی، محاکم مکلف شده‌اند فرصت استفاده از وکیل را برای دفاع از حق متهمان فراهم کنند؛ لازم به یادآوری است که در لایحه قانون آیین دادرسی کیفری حق تعیین وکیل پیش‌بینی شده و سلب این حق نیز موجب بطلان تحقیقات می‌شود که امری بدیع و قابل


ادامه مطلب
[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:56 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

بر اساس اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «در همه دادگاه‌ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.» این اصل جنبه اطلاقی، الزام‌آور و حکمی دارد و در صورتی‌که بخواهیم آن را تفسیر کنیم باید تفسیر به صورت مضیق و به نفع متهم صورت پذیرد.



ادامه مطلب
[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:54 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


یک کارشناس حقوق جزا و جرم‌شناسی درباره وضع نامتعارف قربانی و تاثیر آن بر نوع قتل و قصاص می‌گوید: در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 خوشبختانه در بند «پ» ماده 290 حالتی پیش‌بینی شده است که در این حالت فاعل باید آگاه و متوجه به وضع نامتعارف قربانی یا وضع خاص مکانی یا زمانی وی باشد. 
همچنین در تبصره 2 ماده 290 باید آگاهی و توجه مرتکب به اینکه کار نوعا نسبت به مجنون‌علیه موجب جنایت یا نظیر آن می‌شود، ثابت شود.
مصطفی دشتی ادامه می‌دهد: این نوع ادبیات در حقوق کیفری یعنی اینکه دادستان باید ثابت کند که شخص می‌داند که فرد بیمار است یا حساسیت جسمی و روحی دارد و عمدا این کار را کرده است و توجه داشته است که این عمل موجب مرگ او خواهد شد. 
وی تصریح می‌كند خوشبختانه این نگاه و رویکرد جدید موجب می‌شود در بسیاری از موارد قتل‌های عمدی که در قانون مجازات سال 1370 موجب قصاص فاعل جرم می‌شد می‌تواند تبدیل به قتل شبه‌عمدی شود و به جای آن دیه تعلق بگیرد.
البته من در اینجا نقصی در قانون می‌بینم. ای‌کاش قانونگذار ما با وسعت نظر بیشتری در این مورد، ضمن قبول این دو حالت اخیر نوعی مجازات تعزیری هم برای شخص فاعل در نظر می‌گرفت که خود این عمل هم یک جهت بازدارنده داشت.
این کارشناس حقوق جزا می‌افزاید: در حقیقت این امکان با توجه به فقه پویا وجود دارد که مرتکب ضمن اینکه قصاص نشود مجازاتی متناسب با اقدامات مجرمانه خود را تحمل کند.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:45 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


این حقوقدان می‌گوید در تبصره 1 ماده 290 آمده است؛ در بند «ب» عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود، در صورتی که اثبات نشود جنایت عمدی محسوب می‌شود اما اگر جنایت واقع شده فقط به دلیل حساسیت زیاد موضع آسیب واقع شده باشد و این حساسیت زیاد نیز غالبا شناخته شده نباشد، در این صورت آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی تلقی نخواهد شد. 
نجفی توانا خاطرنشان می‌كند: در واقع قانونگذار سازوکاری پیش‌بینی کرده است که اگر فرد بگوید من نمی‌دانستم که این چوب او را می‌کشد، بتواند آن را ثابت کند. 
جالب این است که چون معمولا بسیاری از ابزار مثل مشت، لگد، سیلی، هل دادن كشنده نیستند، اگر این نوع اقدامات موجب شود که مثلا ضربه‌ای تصادفا به شکم، قلب یا گردن کسی بخورد و عمدا شخص قصد کشتن او را نداشته باشد یا نمی‌دانسته که این اقدام کشنده است، دادستان باید ثابت کند که شخص متوجه و آگاه بوده است. وی تصریح می‌كند این نوع قتل‌ها که بیش از 70 درصد قتل‌ها را تشکیل می‌دهد، بیشتر براساس نزاع و درگیری‌های ناگهانی اتفاق می‌افتد و به آن قتل اتفاقی می‌گوییم. این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد بند دیگر ماده 206 قانون سابق مجازات اسلامی (1370)مربوط به حالتی است که فاعل قصد کشتن را ندارد، کاری که انجام می‌دهد کشنده نیست ولی طرف مقابل او به علت بیماری، پیری، ناتوانی، کودکی و امثال آن، این اقدام نسبت به وی کشنده می‌شود و قاتل نیز آگاه است که شخص دارای این حساسیت است. 
برای مثال شما می‌دانید که شخصی بیماری قلبی دارد برای طلب خود به او مراجعه می‌کنید. شخص بیمار است و شما می‌دانید که نباید این شخص را با فریاد بلند یا صدای زیاد یا هل دادن مورد اذیت قرار داد اما با علم به این موضوع عمدا این کار را انجام می‌دهید و شخص ناگهان دچار سکته قلبی می‌شود؛ ماده 206 این قتل را قتل‌عمدی تلقی می‌کند.
این حقوقدان می‌گوید: شاید این امکان وجود داشت که ما بتوانیم همانند بسیاری از کشورها قتل بند «الف» را قتل‌عمد و قتل بند «ب» و «ج» را در حکم قتل عمد تلقی کنیم و ضمن الزام به پرداخت دیه آن را به مجازات کیفری مناسب محکوم کنیم. این به نظر متعادل‌تر بود.راه هایی برای

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:43 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

این حقوقدان خاطرنشان می‌کند در حقوق فرانسه، انگلستان و بسیاری از کشورهای دیگر بین قتل، آدم‌کشی، قتل عمد ساده و قتل عمد به معنای خاص تفاوت قائل شده‌اند.. نجفی توانا می‌افزاید: در بند (ب) ماده 206 قانون مصوب 1370 حالتی بیان شده است كه در آن فاعل قصد صدمه زدن و جراحت به دیگری را دارد اما قصد کشتن او را ندارد، ولی موجب مرگ دیگری می‌شود. این حالت در قانون مجازات اسلامی 1370 قتل عمدی تلقی می‌شد و همانند بند «الف» مستحق قصاص بود؛ این در حالی است که در قانون مجازات عمومی بسیاری از کشورهای جهان، این نوع قتل «در حکم عمد» تلقی می‌شود و مجازات آنها با یک درجه تخفیف نسبت به مجازات قتل‌عمد به معنای خاص مقرر شده است. ابهام به‌وجود آمده در این بود كه آیا شایسته است کسی که عمدا دیگری را می‌كشد با کسی که در یک درگیری پس از تحمل صدمات بسیار ناگهان مشتی به شقیقه دیگری می‌زند و شخص را می‌کشد، مشمول یك مجازات باشد و قصاص شود؟ یا بارها دیده شده است که در یک نزاع، شخصی توسط چند نفر مورد ضرب و جرح قرار می‌گرفت و ناگهان اقدامی می‌کرد که یکی از افراد می‌مرد و اگر این اقدام دفاع مشروع به‌شمار نمی‌رفت، قتل‌عمدی تلقی می‌شد و این عادلانه نبود. این استاد دانشگاه توضیح می‌دهد خوشبختانه بر اثر توجه به پیشنهادهایی که در این زمینه ارائه شد در نهایت مقنن در بند «ب» ماده 290 قانون مجازات اسلامی تغییراتی را ایجاد کرد که بستر لازم برای تبدیل قتل‌های مستوجب قصاص به قتل‌های شبه‌عمد فراهم شد. 
در این بند قانونگذار فعلی می‌گوید هرگاه مرتکب عملی انجام دهد که نوعا موجب جنایت یا مشابه آن شود، هر چند قصد ارتکاب آن جنایت را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه باشد که عملی که انجام می‌دهد جنایت یا مشابه آن است، مرتکب قتل عمدی شده است؛ به عبارت روشن‌تر این دو کلمه «آگاه و متوجه بودن» را قانو‌نگذار به قانون قدیم اضافه کرده است. 
نجفی توانا تاكید می‌كند در حقیقت در این نگاه جدید قانونگذار مقرر داشته مثلا اگر کسی در یک دعوا چیزی را به طرف شخص دیگری پرتاب كند اولا باید بداند آن شیء کشنده است و ثانیا متوجه باشد که آن شیء که به طرف مقابل می‌خورد موجب سلب حیات و قتل او خواهد شد؛ پس اگر در دعوایی شخصی مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد و ناگهان عصبانی می‌شود، چوبی را به طرف دیگری پرتاب می‌کند تا او را از خود دور کند یا حداقل به او صدمه‌ای برساند که بیش از این موجب صدمه به خود او نشود و چوب ناگهان به سر کسی می‌خورد یا به تن او برخورد می‌کند و اتفاقا او را می‌کشد قتل عمدی نیست زیرا او توجه و عمد نداشته است که شخص مقابل را به قتل برساند. در همین باره در تبصره 1 ماده 2901 قانونگذار برای روشن شدن این مطلب توضیحات بیشتری را مقرر داشته است.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:41 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
گروه حقوقی- قصاص یکی از مجازات‌های شرعی است که قواعد آن از فقه اسلامی به قانون مجازات اسلامی راه‌ پیدا کرده است بنابراین در صورت اصلاح و تغییر قوانین کیفری تغییری در اصول کلی آن روی نمی‌دهد. با وجود این به دنبال تصویب قانون مجازات اسلامی جدید، در برخی مقررات حاشیه‌ای و فروع قانونی قصاص تغییراتی روی داده است که در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی آنها پرداخته‌ایم.
 
براساس قانون جدید مجازات اسلامی قتل به عمد، شبه‌عمد و خطای محض تقسیم می‌شود که دقیقا این متن از ماده 204 قانون سابق(1370) به قانون جدید منتقل شده است. اما در عمل قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 درخصوص گسترده قتل عمد، شبه‌عمد و خطای محض تغییرات و اصلاحات قابل توجهی داشته است.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:39 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


خطای پزشک باید چه شرایطی داشته باشد که برای پزشک مسئولیت ایجاد کند؟ در این خصوص باید گفت: خطای حرفه‌ای تخلف از موازین و الزاماتی است که در یک حرفه، صاحب فن باید آن را انجام دهد؛ ولی خطای عادی، تخلف از اصول و قواعد عمومی است، بدون اینکه ربطی به حرفه خطاکار داشته باشد.
ثمره تفکیک خطای شغلی از خطای معمولی این است که برای تشخیص خطای شغلی باید به عرف صاحبان حرفه رجوع کرد؛ ولی خطای عادی را باید با عرف عام سنجید. معیار عمومی برای سنجش خطا (خواه خطا ناشی از عمد باشد یا ناشی از تقصیر) یک شخص متعارف از عموم مردم است و خروج از رفتار متعارف خطا محسوب می‌شود. در مورد خطای پزشک، عمل او با رفتار یک پزشک متعارف سنجیده می‌شود.
اما در این خصوص نکته‌ای که قابل بررسی است، بیمه مسئولیت پزشکان است. تفکیک خطای شغلی از خطای عادی در خصوص شمول یا عدم شمول بیمه نامه‌های مسئولیت حائز اهمیت است؛ زیرا اگر پزشک به دلیل آنکه عرف عام، او را ملزم به پرداخت خسارت به بیمار می‌داند، خسارت وارده را پرداخت کند و بعد معلوم شود که عرف خاص پزشکان، او را در این مورد مسئول نمی‌دانسته است، می‌تواند از شرکت بیمه، وجوه پرداختی را مطالبه کند.سنسجش

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:31 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


در مورد اذن در درمان و شرایط آن، ماده ۳۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ می‌گوید: «هرگاه طبیبی حاذق و متخصص باشد، در معالجه‌هایی که شخصا انجام می‌دهد یا دستور آن را صادر می‌کند، هرچند با اذن مریض یا ولی باشد، باعث تلف جان یا نقص عضو یا خسارت مالی شود، ضامن است».
مواد ۶۰ و ۳۲۲ قانون فوق الذکر هم در این خصوص قابل بررسی است. ماده ۶۰ مقرر می‌دارد: «چنانچه طبیب قبل از شروع درمان یا اعمال جراحی از مریض یا ولی او برائت حاصل نموده باشد ضامن خسارت جانی، یا مالی یا نقص عضو نیست و در موارد فوری که اجازه گرفتن ممکن نباشد، طبیب ضامن نمی‌باشد.» ماده ۳۲۲ قانون مجازات هم تاکید می‌کند که هر گاه طبیب یا بیطار و مانند آن قبل از شروع به درمان از مریض یا ولی او یا از صاحب حیوان برائت حاصل کند، عهده‌دار خسارت پدید آمده نخواهد بود.
ماده ۱۵۸ قانون جدید مجازات اسلامی هم مقرر می‌کند: «ارتکاب رفتاری که قانونا جرم محسوب می‌شود»، در مواردی قابل مجازات نخواهد بود که از جمله این موارد در بند (ج) همین ماده قانونی آمده است‌: «هر نوع عمل جراحی یا طبی مشروع که با رضایت شخص یا اولیا یا سرپرستان یا نمایندگان قانونی وی و رعایت موازین فنی و علمی و نظامات دولتی انجام می‌شود، در موارد فوری اخذ رضایت ضروری نخواهد بود».اذن

[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:29 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

عنصر قانونی مسئولیت

مسئولیت پزشک در شرایط مختلفی قابل بررسی است. ماده یک قانون مسئولیت مدنی یکی از موادی است که درباره مسئولیت پزشک قابل بررسی است. بر اساس این ماده قانونی هر کس بدون مجوز قانونی عملا یا در نتیجه بی‌احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده لطمه‌ای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارات ناشی از عمل خود خواهد بود. علاوه بر این مواد ۶۰، ۳۱۹، ۳۲۱ و ۳۲۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ هم در این خصوص قابل بررسی‌اند.


[ ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ] [ 16:27 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره موسسه

موسسه حقوقی وکلای فرهیخته

شماره تلفن برای مشاوره حقوقی

                                 
 تلفن:    32281494    051
   
                   65 18 513  0915



051-37536008             
نشانی:  مشهد چهار طبقه،مدرس 8 ،
                                     ساختمان 121 طبقه 2  علی حاجی زاده


مشاوره حقوقی
کیفری
خانواده
ثبتی
امکانات وب
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت