وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

امروزه تحولات عظیمی در تکنولوژی بوقوع پیوسته و شاهد انقلابات بزرگ در زمینه فن آوری ارتباطات فراملی طی چند دهه اخیر بوده ایم.                    

اینترنت علیرغم تمامی امکانات واطلاع رسانی در عرصه         بین المللی که برای ما به ارمغان آورده است متاسفانه باعث شده است که بعضی از افراد سود جو و فرصت طلب  با فرا گرفتن دانش و مهارت لازم، راههای ورود به سیستم های کامپیوترهای دولتی،خصوصی و... را به دست آورده و موجب بروز مشکلات و خسارات فراوانی گردیده اند.

با توسعه و تحول یافتن اینترنت،در مقابل انقلاب عظیمی در ایجاد جرایم در سطح  بین المللی بوجود آمده است.لذا در بیشتر کشورهای دنیا جرائم اینترنتی بعنوان یک معضل حاد وبسیار مهم تلقی        می گردد و دولت ها در صدد پیدا نمودن راه حل های مختلفی در جهت جلوگیری از وقوع آن می باشند.

در حال حاضر جرایم اینترنتی با اشکال مختلفی صورت می پذیرد که عبارتند از:کلاهبرداری اینترنتی ، سوءاستفاده از شبکه تلفنی ،سوءاستفاده از کارتهای اعتباری،وارد کردن ویروس به کامپیوترهای دیگر،پولشویی و......

در این تحقیق،پس از مقدمه به بررسی تاریخچه جرایم کامپیوتری ،تبیین مفهوم و ماهیت جرائم اینترنتی،بررسی انواع مختلف جرایم اینترنتی،بررسی نقاط قوت و ضعف قوانین و ارایه راهکارهای مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم کامپیوتری خواهیم پرداخت.


[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۵ ] [ 14:9 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

جرایم در حکم خیانت در امانت از نظر مجازات تابع مجازات خیانت در امانت می­باشند، و مرتکبین آنها باستناد ماده 674 قانون مجازات اسلامی مجازات می­گردند. این ماده برای ارتکاب خیانت در امانت مجازات حبس از شش ماه تا سه سال را مقرر نموده­است.
لازم به ذکر است که جرایم در حکم خیانت در امانت همانند خیانت در امانت دارای حیثیت عمومی و غیر قابل گذشت می­باشند و گذشت شاکی و مدعی خصوصی فقط جنبه خصوصی بزه را رفع می­کند و باستناد ماده 22 قانون مجازات اسلامی موجب تخفیف می­گردد. ومجازات تعزیری به قوت خود باقی است.
همچین این جرایم به موجب ماده 30 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 همانند خیانت درامانت  غیر قابل تعلیق می­باشد.
محکومین این جرایم علاوه بر مجازاتهای اصلی ماده 674 به مجازاتهای تکمیلی ماده 19 قانون مجازات اسلامی نیز محکوم می­گردند این ماده مقرر می­دارد:" دادگاه می­تواند کسی را به علت ارتکاب جرم عمدی به تعزیرات یا مجازاتهای بازدارنده محکوم کرده است به عنوان تتمیم حکم تعزیری یا باردارنده مدتی از حقوق اجتماعی محروم و نیز از اقامت در نقطه یا نقاط معین ممنوع و یا به اقامت در محل معین مجبور نماید."این مجازاتها باید در حکم دادگاه ذکر شود.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:56 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

چون اموال شرکت یا اتحادیه تعاونی نزد مدیران عامل یا سایر اعضای هیات مدیره یا کارکنان آنها، امانی محسوب می­شود، لذا به موجب ماده 128 قانون شرکت‌های تعاونی(مصوب 16 خرداد 1350) هرگاه یکی از مدیران عامل یا اعضای هیات مدیره یا بازرسان  و یا کارکنان شرکت‌ها و اتحادیه‌های تعاونی مرتکب خیانت در امانت در مورد وجوه و اموال شرکت یا اتحادیه شود، به حداکثر مجازات مقرر در ماده 241 قانون مجازات عمومی(سه سال حبس و جزای نقدی) محکوم می­شود. با جایگزین شدن ماده 674 قانون تعزیرات سال 1375 بجای ماده 241 در حال حاضر مجازات این قبیل اشخاص بر اساس ماده 674 تعیین می­شود؛ یعنی به حداکثر مجازت شش ماه تا 3 سال حبس محکوم می شود. 

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:54 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


بر طبق موادی از قانون تجارت، دلال و حق العمل کار و مدیر تصفیه هرگاه بر خلاف وظایف قانونی خود عمل کنند، به عنوان خائن به امانت مجازات خواهند شد. ماده 349 قانون تجارت مصوب 1311 در مورد دلال مقرر می­دارد: "اگر دلال برخلاف وظیفه خود نسبت به کسی که به او مأموریت داده به نفع طرف دیگر معامله اقدام نماید و یا برخلاف عرف تجارتی ‌محل از طرف مزبور وجهی دریافت و یا وعده وجهی را قبول کند مستحق اجرت و مخارجی که کرده نخواهد بود به علاوه محکوم به مجازات مقرر ‌برای خیانت در امانت خواهد شد."
همچنین به موجب ماده 359 به بعد قانون تجارت، هر حق العمل کاری که در اجرای وظیفه قانونی خود به ضرر "آمر" و از روی سوء نیت معامله­ای انجام دهد، مستوجب مجازات خیانت در امانت خواهد بود. ماده 370 قانون تجارت  مقرر میدارد: "اگر حق‌العمل‌کار، نادرستی کرده و مخصوصاً در موردی که به حساب آمر قیمتی علاوه بر قیمت خرید و یا کمتر از قیمت فروش محسوب ‌دارد مستحق حق‌العمل نخواهد بود، به علاوه در دو صورت اخیر آمر می‌تواند حق‌العمل‌کار را خریدار یا فروشنده محسوب کند.                                      
‌تبصره - دستور فوق مانع از اجرای مجازاتی که برای خیانت در امانت مقرر است نیست."
مطابق ماده 440 قانون تجارت در نقاطی که اداره تصفیه تشکیل نشده است دادگاه ضمن حکم ورشکستگی، یک نفر را به سمت مدیریت تصفیه تعیین میکند و مطابق (‌ماده 555 ق. ت): "اگر مدیر تصفیه در حین تصدی به امور تاجر ورشکسته وجهی را حیف و میل کرده باشد به مجازات خیانت در امانت محکوم خواهد‌شد."

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:52 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

ماده 28 قانون ثبت اسناد و املاک در رابطه با کسانی که در مورد املاک وقف و حبسی و ثلث باقی مانده باید تقاضای ثبت بدهند و همچنین کسانی که نسبت به ثبت این قبیل املاک باید عرض حال اعتراض داده و حقوق وقف و حبس و ثلث باقی را حفظ کنند مقرر می­دارد: "هر گاه نسبت به این قبیل املاک به عنوان مالکیت، تقاضای ثبت شده و متولی یا نماینده اوقافی که به موجب نظامنامه مکلف به دادن‌ عرض حال اعتراض و تعقیب دعوی و حفظ حقوق وقف یا حبس یا ثلث باقی است، در اثر تبانی به تکلیف خود عمل ننماید به مجازات خیانت در امانت‌محکوم خواهد شد.
‌در مواردی نیز که تقاضای ثبت ملک دیگری بدون ذکر حقوق ارتفاقی املاک وقف و حبس و ثلث باقی شده است، هرگاه اشخاص مذکور در فوق در اثر ‌تبانی به تکلیف خود عمل ننمایند به مجازات خائنین در امانت محکوم می‌شوند."
همان گونه که از متن ماده ملاحظه می­شود، عنصر اساسی در تحقق این جرم عبارت از تبانی اشخاص مسئول با متقاضی ثبت می­باشد، به طوری که شخص مسئول در اثر تبانی به وظیفه خود دایر بر اعتراض نسبت به اصل ثبت املاک وقف و حبس و ثلث باقی به نام دیگران، و یا اعتراض نسبت به ثبت بی قید و شرط ملک دیگری بدو ن ذکر حقوق ارتفاقی آن املاک، عمل ننماید.[8]

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:48 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

به موجب ماده 11 قانون تصدیق انحصار وراثت مصوب مهرماه 1309 و اصلاحات بعدی آن، هرگاه متصرفان مال متعلق به اشخاص مجهول الوارث و یا بدهکاران به اشخاص مزبور، بعد از انقضای مدتی که به موجب ماده 6 همین قانون مقرر است، مال یا دین یا منافع حاصله از آن را مطابق تبصره ماده مذکور به دولت تسلیم و با تادیه ننمایند، به مجازاتی که به موجب قوانین جزایی برای خیانت در امانت مقرر است محکوم خواهند شد.
مطابق این قانون اموال منقول یا غیر منقول و وجه نقد متعلق به متوفای مجهول الوارث در نزد متصرفان آنها در "حکم امانت" است و چنانچه از تاریخ فوت متوفی ظرف مدت ده سال نسبت به اموال منقول و بیست سال نسبت به اموال غیر منقول، کسی به عنوان وراثت ادعایی نکند، آن اموال متعلق به دولت خواهد بود؛ ولی اگر متصرفان، آن اموال را به دولت تسلیم یا تادیه نکنند به عنوان خیانت در امانت مجازات خواهند شد.
به طوری که ملاحظه می­شود قانونگذار در قانون تصدیق انحصار وراثت بر خلاف عناصر اصلی و اصول حاکم بر جرم خیانت در امانت در مقررات جزایی، تنها اقدام خاین نسبت به عدم تسلیم اموال غیر منقول به دولت را، مشمول حکم خیانت در امانت قرار داده است.
 در مورد مواعد ذکر شده در ماده 6 این قانون(ده سال نسبت به اموال منقول و بیست سال نسبت به اموال غیر منقول)، بعید است بتوان ادعا کرد که این موارد خاص، مشمول نظر کلی شورای نگهبان در مورد خلاف شرع بودن احکام راجع به مرور زمان قرار گیرد و بنابراین ، این موارد نیز مثل مرور زمان خاص راجع به چک همچنان معتبر می­باشد.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:47 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

در قوانین و مقررات حقوقی اصولاً اصطلاح "در حکم"زمانی اطلاق می­شود که دو موضوع از حیث ماهوی و ارکان با یکدیگر متفاوت باشند، ولی قانونگذار بخاطر مصالحی یکی را از نظر مقررات و احکام تابع دیگری قرار می­دهد. جرم خیانت در امانت به آن دسته از اعمالی اطلاق می­گردد که منطبق با قانون مجازات اسلامی می­باشد، ولی مواردی یافت می­شود که به اعمالی، جرایم در حکم خیانت در امانت اطلاق شده­است.


 جرایم در حکم خیانت در امانت عبارت است از "اعمال مجرمانه­ای که قانونگذار ارتکاب آنها را به موجب قوانین متفرقه(غیر از قانون مجازات اسلامی) از نظر مجازات مشمول کیفر خیانت در امانت قرار داده­است."[1] این جرایم از حیث عناصر و ارکان جرم با خیانت در امانت موضوع ماده 674 قانون مجازات اسلامی متفاوت است؛ لیکن قانونگذار حکم و مجازات خیانت در امانت را بر­آنها بار کرده است.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:44 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
اگر کسی به دیگری فرمان دهد که خود را بکشد و او خودکشی نماید، چنانچه مامور، کودک غیرممیز باشد، آمر را قصاص می‌کنند، زیرا او قاتل عمد به حساب می‌آید؛ لیکن اگر مامور، صغیر ممیز و یا کبیر باشد، آمر قصاص نمی‌شود، زیرا در این حالت نمی‌توان قتل را به آمر مستند دانست، بلکه به خود مقتول مستند است. البته حکم مذکور در صورتی است که قاتل، مختار باشد و یا اگر مورد تهدید قرار گرفته، تهدید به کمتر از قتل یا به خود قتل باشد. اما اگر تهدید به چیزی بیشتر از قتل باشد، مثل اینکه آمر بگوید: خود را بکش و الا تو را قطعه قطعه خواهم کرد،‌ در این صورت خودکشی جایز خواهد بود؛ زیرا در این حالت مانعی از شمول ادله اکراه نخواهد بود. از این رو به موجب ادله اکراه، حرمت قتل‌نفس از بین خواهد رفت.



اینک باید دید که آیا در فرض اخیر، می‌توان به ثبوت قصاص براکراه کننده حکم کرد؟ به نظر <صاحب مبانی تکمله المنهاج> پاسخ منفی است، زیرا اکراه فرد برکشتن خود و تهدیدا و به نوعی از قتل که سخت‌تر از کشتن خویش به دست خود است، موجب خروج مکره (فرد اکراه شده) از اختیار نمی‌شود و وی با انتخاب خود، به جهت احتراز از مرگی شدیدتر و دشوارتر، خود را کشته است. بنابراین، قتل طبعا به خود او مستند است نه به آمر و مکره (اکراه‌کننده)؛ از این رو وجهی برای ثبوت قصاص براکراه‌کننده نیست؛ مانند حالتی که فردی بداند که اگر خود، خویشتن را نکشد به دست فردی دیگر به شکلی سخت‌تر کشته می‌شود، آن گاه ناگزیر دست به خودکشی بزند که در اینجا بی‌تردید نمی‌توان قتلش را به دیگری مستند کرد، بلکه خود، عامل قتل خویش محسوب می‌شود. البته این ادعا که در این فرض، سبب اقوی از مباشر است،‌ مردود می‌باشد زیرا دلیلی برتقدم سبب اقوی از مباشر وجود ندارد، چرا که ملاک در باب قصاص این است که قتل عرفا به چه کسی مستند می‌باشد و بدیهی است که در محل سخن، به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را به مکره (اکراه‌کننده) و تهدیدکننده مستند دانست

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:33 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


از دیدگاه فقهی <جنایت برخود> به دو نوع تقسیم می‌شود: 1- جنایت برخود به صورت عمد، 2- جنایت برخود به صورت غیرعمد.




ادامه مطلب
[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:31 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
ضمانت اجرای ممنوعیت خودکشی در نظام حقوقی اسلام، برپایه‌های اصول و مبانی عقیدتی و اخلاقی استوار است، زیرا مومنین و کسانی که اعتقادات مذهبی کاملی دارند، می‌دانند که حاکمیت مطلق برجهان و انسان در ید خداوند بوده و اوست که انسان را به سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و انسان نمی‌تواند این حق خدادادی را ازخود سلب کند. براساس مبانی فکری و عقیدتی اسلام، فرد مومن در زندگی اجتماعی و در برخورد با مسائل و مشکلات روزمره، هیچ‌گاه از لطف و مرحمت پروردگار نا امید نمی‌شود و همواره به تلاش و کوشش خود برای غلبه برمشکلات ادامه می‌دهد.26 فرد مومن همیشه به خداوند متعال توکل می‌کند و بنابر آیه 3 سوره طلاق: <و من یتوکل علی‌الله فهو حسبه> یعنی: هرکس بر خدا توکل کند، پس خداوند او را کفایت می‌کند.‌


براساس آیات و روایات، اگر افرادی پیدا شوند که آگاهانه دست به خودکشی بزنند، از آنجایی که برخلاف اوامر الهی، حیات خود را سلب کرده‌اند، بی‌ایمان از دنیا خواهند رفت. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که ضمانت اجرای خودکشی در شریعت اسلام امری اخلاقی، درونی و دینی است و همین امر باعث گردیده که در طول تاریخ، آمار خودکشی در بین مسلمانان نادر بوده و قابل مقایسه با آمار خودکشی سایر ملل نباشد.27 اما به هرحال همواره عده‌ای از مسلمانان نیز یافت شده‌اند که عمل خودکشی را انجام داده‌‌اند. بنابراین دانستن حکم فقهی این قبیل خودکشی‌ها بسیار مهم است.‌

[ ۱۳۹۲/۱۰/۰۴ ] [ 8:29 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره موسسه

موسسه حقوقی وکلای فرهیخته

شماره تلفن برای مشاوره حقوقی

                                 
 تلفن:    32281494    051
   
                   65 18 513  0915



051-37536008             
نشانی:  مشهد چهار طبقه،مدرس 8 ،
                                     ساختمان 121 طبقه 2  علی حاجی زاده


مشاوره حقوقی
کیفری
خانواده
ثبتی
امکانات وب
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت