وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

یکی از مسائلی که از دیرباز راجع به زوال عنصر قانونی مطرح شده مسأله تأثیر رضایت مجنی علیه برای ارتکاب جرم است به این معنی که هرگاه شخصی به میل و اختیار خویش راضی باشد که دیگری او را به قتل برساند یا مضروب، یا مجروح و ....دیگری نیز بدون ضرورت تقاضای او را برآورده سازد آیا رضایت مجنی علیه در این قبیل موارد، باعث عدم مسئولیت کیفری و مجازات خواهد شد یا خیر؟
اثر رضایت مجنی علیه در زوال مسئولیت کیفری مرتکب جرم، اندیشه‌ای قدیمی و عامیانه است و از نظر تاریخی در حقوق روم برای حمایت از منافع افراد در مورد برخی از جرایم علیه اشخاص پذیرفته نشده بود اما امروزه در این مورد یک اصل کلی وجود دارد و آن اینکه رضایت مجنی علیه علت توجیه کننده فعل یا ترک فعل مجرمانه نیست چون مجازات در شرایط عام برای دفاع از منافع خصوصی ایجاد نشده و قوانین جزایی بیشتر در جهت استقرار نظم عمومی و بقای جامعه تدوین شده‌اند؛ اما با وجود این در برخی از موارد استثنایی رضایت مجنی علیه، توجیه کنندۀ عمل مجرمانه می‌باشد که بند دوم و سوم ماده 59 قانون مجازات اسلامی بیانگر این موارد می‌باشد.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۴ ] [ 19:16 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
درباره رسیدگی به شکایات استخدامی کارگران هم مرجع ديگري وجود دارد كه اختصاصا مربوط به رسيدگي به مسائل خاص است و آن هيات تشخيص تامين اجتماعي است. این هیات در ماده 42 قانون تامين اجتماعي پیش‌بینی شده است و در مواردی صلاحیت دارد که اختلاف مربوط به نحوه واريز بيمه‌هاي بازنشستگي باشد. اعتراضکارگران در این خصوص باید در هیات ماده ۴۲ قانون تامین اجتماعی مطرح شود.

هیات ماده ۴۲ قانون تامین اجتماعی مرجع خاصي است که كمتر هم شناخته شده است، البته اين هيات در مورد مرخصي و ساعت كار صلاحيت ندارد. اما در خصوص بيمه‌هايي كه كارفرمایان مكلف هستند كه به سازمان تامين اجتماعي پرداخت كنند، هیات ماده ۴۲ قانون تامین اجتماعی مرجع هم مي‌تواند راي صادر كند و آرای آن هم لازم‌الاجرا است.


در میان جمعیت شاغل کشور یک دسته‌بندی کلی وجود دارد که شاغلان را به کارگر و کارمند تقسیم می‌کند. کارگران تابع قانون کار و کارمندان تابع قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر قوانین استخدامی هستند. مراجعی که به حقوق استخدامی هر یک از این گروه‌ها رسیدگی می‌کند متفاوت است اما سرانجام تمامی شکایات به عالی‌ترین مرجع اداری یعنی دیوان عدالت اداری می‌رسد.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:36 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

شاغلان در کشور را می‌توانیم به دو دسته کارگران و کارمندان تقسیم کنیم. کارگر معمولا به تابعان قانون کار گفته می‌شود و کارمند به تابع قانون مدیریت کشوری می‌گویند.قوانین و مقرراتی که برای این دو گروه وضع شده است، با هم فرق دارد. در این گزارش قصد داریم در گفت‌وگو با کارشناسان ابتدا تفاوت‌های این دو گروه را بررسی کنیم و سپس مراجعی را که هر یک از دو گروه برای پیگیری حقوق خود می‌توانند به آنها مراجعه کنند، مورد بررسی قرار دهیم.

منظور از كارگر، كسی است كه در برابر كار مزد می‌گیرد و بین او و مزددهنده رابطه علیت وجود دارد.  همه كارگران مشمول قانون كار و مكلف به تبعیت از آن هستند؛ اما کارمندان تابع این قانون نیستند و بیشتر مقررات حاکم بر آنها در قانون مدیریت خدمات کشوری به تصویب رسیده است. شناخت مفهوم کارگر از کارمند برای بررسی حقوق استخدامی و کاری مهم است. قانون كار از واژه «كارگر» سخن گفته است و مقررات آن مربوط به کارمندان که با دولت رابطه استخدامی دارند، نمی‌شود.
 مواد 466، 467 و 512 و 513 قانون مدنی نیز در تعریف کارگر مورد استفاده قرار می‌گیرد که بر اساس آن می‌توان گفت: كارگر یا اجیر كسی است كه در مقابل دریافت عوضی كه به آن اجرت می‌گویند منفعت عمل خویش را به دیگری كه مستأجر نامیده می‌شود، تملیك می‌کند. اما ماده ۲ قانون کار می‌تواند بهترین مستند ما برای تعریف کارگر باشد. این ماده قانونی می‌گوید: «كارگر از لحاظ این قانون، كسی است كه به هر عنوان در مقابل دریافت حق‌السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست كارفرما كار می‌كند».


[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:31 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

اشتغال و انتخاب آزادانه شغل و شرایط اشتغال حق هر فرد ایرانی است. اما در قوانین مختلف استثناهایی در خصوص آن وجود دارد. بنابراین این حق نیز مطلق باقی نمانده است. مثلا در قانون استخدام معلمان مدارس فني و حرفه‌اي و كشاورزي که مدت زیادی از تصویب آن می‌گذرد، تاکید شده که معلمان و استادكاران استخدام شده، حق اشتغال به کار دیگری ندارند یا در قانون مربوط به مقررات تحصيلي و استخدامي بهداران گفته شده بود که بهداران تنها در بخش‌ها و دهستان‌ها حق اشتغال به امور پزشکی را خواهند داشت.
تا وقتی که این ممنوعیت‌ها به صورت خاص و موردی باشد و به موجب قانون به‌وجود آمده باشد، حق اشتغال را زیر سوال نخواهد برد؛ اما یکی از لوازم حق اشتغال، تعیین آزادانه چگونگی اشتغال است. شهروندان حق دارند که آزادانه شغل خود را اداره کنند؛ اما شرایط و ضوابط مختلفی تعیین شده است که با نگاهی به آنها درخواهیم یافت که دیگر امروز نمی‌توان ادعا کرد که صاحبان مشاغل چندان هم در اداره کسب خود آزادند.


اگر در گذشته هر کس می‌توانست در هر محلی شغل خود را دایر کند و مغازه خود را به هر ترتیبی که خواست بیاراید و حتی در صورتی که فضای مغازه محدود بود، بخشی از وسایل خود را در کوچه و خیابان به دیوار تکیه دهد، دیگر امروز چنین امکانی وجود ندارد. در حال حاضر شروع به هر کاری نیاز به مجوز دارد و تا زمانی که با آن موافقت نشده و مجوزهای لازم صادر نشده، نمی‌توان به انجام آن مشغول شد. بی‌تردید اختیارات صاحبان مشاغل تا حد زیادی محدود شده است؛ اما این محدودیت ریشه در حقوق دیگران دارد. به عنوان مثال، شهرداری به نمایندگی از کل شهروندان و برای رفاه بیشتر آنها برخی محدودیت‌ها را به تعدادی از شهروندان تحمیل کرده تا در کنار رعایت آن، همه از شهری زیباتر و بهتر بهره‌مند باشند.


علاوه بر شهرداری، در شوراهای شهر نیز موضوع ساماندهی مشاغل به صورت جدی مطرح است. علاوه بر این دو مرجع، مراجع دیگری نیز در خصوص ساماندهی مشاغل صاحب اختیار هستند؛ اصناف و وزارت بازرگانی بخش دیگری از این بار سنگین را بر عهده دارند.‌هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. حق‌ کار کردن‌ شامل‌ حق‌ هر کسی است‌ به‌ اينكه‌ فرصت‌ يابد به وسیله‌ و كاري‌ كه‌ آزادانه‌ انتخاب‌ يا قبول‌ می‌کند معاش‌ خود را تامين‌ كند. این حق باید به‌ رسميت‌ شناخته شود و اقدامات‌ مقتضي‌ براي‌ حفظ‌ اين‌ حق‌ معمول‌ داشته شود. شهروندان علاوه بر اینکه حق کار کردن دارند، حق تعیین نوع کار خود را دارند. البته این قواعد بدون استثنا نبوده است.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:23 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

تکلیف دولت در این خصوص نیز در ادامه این اصل بیان شده است: «دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌ همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند.» بدین ترتیب در قانون اساسی که مهم‌ترین قانون موجود در کشور است این حق به رسمیت شناخته شده است. در اعلامیه‌های جهانی حقوق بشر نیز حق اشتغال و انتخاب شرایط کار مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید شده است: «هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب کند، شرایط منصفانه و رضایت‌بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.»


میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سند بین‌المللی دیگری است که در سال ۱۹۷۶ میلادی به اجرا درآمد و ۱۴۸ کشور هم اکنون عضو آن هستند. حق کار کردن در شرایط عادلانه و مناسب یکی از حقوقی است که این اعلامیه می‌کوشد از آن حمایت و آن را تضمین کند. در ماده 6 این میثاق آمده است: «كشورهاي‌ طرف‌ اين‌ ميثاق‌ حق‌ کار کردن‌ را كه‌ شامل‌ حق‌ هر كس‌ است‌ به‌ اينكه‌ فرصت‌ يابد به وسیله‌ و كاري‌ كه‌ آزادانه‌ انتخاب‌ يا قبول‌ می‌کند معاش‌ خود را تامين‌ كند، به‌ رسميت‌ مي‌شناسند و اقدامات‌ مقتضي‌ براي‌ حفظ‌ اين‌ حق‌ معمول‌ خواهند داشت.»


در ادامه ماده 6 این میثاق گفته شده است: «اقداماتي‌ كه‌ كشورهاي‌ طرف‌ اين‌ ميثاق‌ به‌ منظور تامين‌ اعمال‌ كامل‌ اين‌ حق‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد، بايد شامل‌ راهنمایي‌ و تربيت‌ فني‌ و حرفه‌اي‌ و طرح‌ برنامه‌ها و خط‌مشی‌ها و تدابير فني‌ باشد كه‌ از لوازم‌ تامين‌ توسعه‌ مداوم‌ اقتصادی اجتماعي‌ و اشتغال‌ تام‌ و مولد است‌ تحت‌ شرايطي‌ كه‌ آزادي‌هاي‌ اساسي‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ را براي‌ افراد حفظ‌ کند.» ایران به این میثاق پیوسته است و مجلس شورای اسلامی آن را به تصویب رسانده است. از آنجا که معاهده‌های بین‌المللی که به تصویب می‌رسند، اعتباری به اندازه قوانین عادی مجلس شورای اسلامی دارند، بنابراین مفاده این معاهده نیز باید رعایت شود؛ به عبارت دیگر اعتبار این معاهده به اندازه قانون راهنمایی و رانندگی یا قانون مجازات است.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:21 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

حق بهره‌مندی از شغل از حقوق بشری و حقوق شهروندی است به این معنی که هر یک از شهروندان ایرانی حق دارند که شغلی داشته باشیند و دولت باید برای تامین این حق تلاش کند. افراد با استعدادها و علاقه‌های مختلف، باید بتوانند مطابق ذوق خود شغلی را انتخاب کنند و نباید در جامعه چیزی مانع رشد و نمو افراد باشد. نتیجه اینکه افراد باید در جامعه آزادی داشته باشند و بتوانند استعدادها خود را بروز دهند با وجود چنین حقی، محدودیت‌ها و موانعی که دولت و شهرداری در مورد مشاغل مختلف اعمال می‌کنند از کجا می‌آید؟ چرا باید وقتی که شهروندان از چنین حقی برخوردارند به امر و نهی‌هایی که در خصوص مشاغل و ساماندهی آنها می‌شود گوش دهند؟ دلیل آن بسیار ساده است چرا‌که اطاعت از چنین باید و نبایدهایی، نتیجه قرارداد نانوشته‌ای است که شهروندان با دولت بسته‌اند؛ ما از برخی حقوق خود صرف‌نظر می‌کنیم تا بتوانیم از مزایای کنار هم زندگی کردن استفاده کنیم. هر شهروندی که در مرزهای کشورمان زندگی می‌کند حق اشتغال دارد و علاوه بر این حق دارد که شغل خود را آزادانه انتخاب کند. بنابراین نه‌تنها نمی‌توان شغلی را بر کسی تحمیل کرد بلکه نمی‌توان آزادی او را در چگونگی اداره شغل خود محدود کرد. این حق اولیه هر انسان است اما مانند هر حق دیگر برای آن استثناهایی وجود دارد که این استثناها در قالب قانون بیان می‌شوند. ابتدا به بیان این حق می‌پردازیم.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:17 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

با نگاهی به این عناوین، می‌توانیم نوعی ارتباط منطقی میان آنها بیابیم. در حقیقت، تولید ملی در ارتباط با کار و سرمایه، حلقه‌هایی از یک زنجیر هستند که هر یک از آنها سست باشد، باعث گسستن زنجیر از یکدیگر می‌شود. حماسه سیاسی نیز که در خرداد ماه امسال به معنی واقعی تحقق پیدا کرد، مقدمه لازم برای تحقق حماسه اقتصادی است که در دل خود تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را دربرمی‌گیرد.
حماسه اقتصادی بدون رشد و توسعه تولید ملی و این هدف بدون حمایت از کار ایرانی ممکن نخواهد بود. بر این اساس کمیت و کیفیت اشتغال در کشور در میزان تحقق خط‌مشی‌های اقتصادی سال‌های اخیر موثر است؛بنابراین برای تحقق حماسه اقتصادی باید از کار ایرانی حمایت کرد. اما این حماسه‌سازی چطور ممکن است؟ در ذیل این عنوان، باید به حمایت از کارگر، حمایت از کارفرما و حمایت از اشتغال توجه داشت. برنامه‌ای که حمایت از کار ملی را هدف گرفته است، اگر بتواند به این سه عامل توجه کند، می‌تواند تاثیر مثبتی در حماسه اقتصادی داشته باشد. با این حال به نظر می‌رسد حمایت از کارگر و کارفرما در مباحث مرتبط با این موضوع بیشتر مورد توجه قرار دارد و این در حالی است که سیاست‌های اشتغال در کشور، علاوه بر کارگر و کارفرما، ضلع سومی هم دارد که دولت است که نقش ‌آن در سیاست‌ اشتغال باید مد نظر قرار گیرد.

 

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:15 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
قانون برای کسانی که متاهل هستند، شرایط نسبتا خوبی در نظر گرفته است؛ اولا ما در سازمان وظیفه عمومی، برای تقسیم افرادی که متاهل هستند، تا آنجا که امکان دارد تلاش می کنیم به مراکز آموزش نزدیک محل سکونتشان وارد شوند. پس از ان خود سازمان های نظامی نیز در صورت امکان مشمولان متاهل را در محل های سکونت خودشان یا همسرانشان و یا آنجا که تمایل دارند، به خدمت می گیرند. این رویه را معمولا سازمان ها بالای 95 درصد اعمال می کنند.
 
همچنین برابر قانون وظیفه عمومی، دولت موظف است اعضای خانواده تحت تکفل کارکنان وظیفه را در طول مدت خدمت تحت پوشش قرار دهد و به آنان مستمری پرداخت کند که اعضای خانواده سربازان متاهل از این تسهیلات بهره مند می شوند. ضمن اینکه عائله تحت تکفل آنها تحت پوشش بیمه خدمات درمانی نیروهای مسلح قرار می گیرد. پرداخت حق عائله مندی به سربازان متاهل از جمله امتیازات و مزایایی است که در قانون جدید وظیفه عمومی برای سربازان متاهل در نظر گرفته شده است.

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 4:7 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

قیم برای برخی از معاملاتی که از سوی مولی‌علیه خود باید اجازه بگیرد و برخی از آنها نیاز به اجازه ندارد. البته برخی از معاملات هم انجام آن از سوی قیم ممنوع است.
 به عنوان مثال معامله‌ قیم با محجور در صورتی که موجب انتقال مال بین آنها باشد، به منظور جلوگیری از سوء‌استفاده‌ قیم و ضرر محجور به طور کلی منع شده است. علاوه بر این قیم نمی‌تواند از اموال محجور مالی را هبه بدهد.


برخی معاملات توسط قیم که ممکن است به زیان محجور باشد، باید با اجازه‌ دادستان باشد، از جمله:

 


1- فروش اموال غیر منقول
2- رهن اموال غیرمنقول محجور
3- معامله‌‌ای که در نتیجه‌ آن قیم مدیون مولی‌علیه شود. در این صورت ملائتِ قیم، شرط تصویب و اجازه‌ دادستان است.
4- وام گرفتن برای محجور بدون ضرورت و احتیاج
5- صلح

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 3:49 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


قيم در محاكم قضايي به كسي گفته مي‌شود كه توسط قاضي براي نگهداري طفل صغير یا ‌ديوانه یا غیر رشید انتخاب شده باشد و در اصطلاح به آن امين حاكم گفته مي‌شود. عضو هیات علمی دانشگاه تهران در بیان مفهوم قیم به «حمایت» می‌گوید: طبق قوانين اسلام اگر براي طفل صغيري كه مسلمان است قيم انتخاب مي‌شود، بايد قيم وي نيز مسلمان باشد.همچنين قيم بايد عاقل،‌ بالغ، بصير و آگاه به مورد مد نظر باشدبراي انتخاب قيم براي صغير مسلمان نبايد فردي را انتخاب كرد كه مسلمان نباشد؛ زيرا كفار نمي‌توانند قيم يك فرد مسلمان شوند. قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده 1192 قانون مدنی که مربوط به وصایت است، می‌توان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمی‌توان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد.  اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت تعیین شوند:


1- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
2- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه‌های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.
3- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
4- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
5- کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.


خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد. در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است؛ و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است. برابر ماده 1233 قانون مدنی: «زن نمی‌تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند».

[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۱ ] [ 3:45 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره موسسه

موسسه حقوقی وکلای فرهیخته

شماره تلفن برای مشاوره حقوقی

                                 
 تلفن:    32281494    051
   
                   65 18 513  0915



051-37536008             
نشانی:  مشهد چهار طبقه،مدرس 8 ،
                                     ساختمان 121 طبقه 2  علی حاجی زاده


مشاوره حقوقی
کیفری
خانواده
ثبتی
امکانات وب
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت